..♥♥
بیمار خنده های توام بیشتر بخند...خورشید آرزوی منی گرم تر بتاب
بیمار خنده های توام بیشتر بخند...خورشید آرزوی منی گرم تر بتاب
بالاخره بعد اونهمه سختی روز 95/10/10 بهم رسیدیم واای چه روز فوقالعاده وغیرباورو رویایی ای
چقدر بعد اون زندگیم باهاش قشنگتر شد و همه ی روزا برام فوقالعاده وقشنگ
هنوزم ک هنوزه نمیتونم باور کنم ک عشقم کنارمه و هرروز برای خودمه خیلییییییی حس خوبیه
خیلی اذیتش میکنم از دست من خیلی عذاب میکشه دست خودم نیست دوس دارم همش بهم توجه کنه و فقطوفقط مال خودم باشه و حرفام براش مهم باشه
خیلی قشنگه ک یکی رو داشته باشی واسه هرلحظه دیرکردنش نگران باشی و واسه یه لحظه دیدنش بیتاب باشی
پ.نوشت؛ببخشید اذیتت میکنم از دوست داشتنه زیاده تروخدا درکم کن عزییزم عااااشقتم معذرت میخوام واسه رفتار زشت و مسخرم واقعا ببخشید فقط تروخدا توام یخرده درکم کن😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘
بالاخره داریم ازدواج میکنیم
خدایا به چه زبونی شکرت کنم؟؟
شکررت خداااااااااجوووونم
وآاااااااای خداااااجوووونم کمکمون کن باورم نمیشه بالاخره داره درست میشه
خداایا شکرتتتتتتتتتتتتتتت
به اندازهی تو کسی نیست.. که بتونه غممو کم کنه
بدونه یه وقتایی لازمه.. که تنهام بذاره و ترکم کنه
کسی نیست مثل تو با صداش.. بخوابم و رو ابرا بیدار شم
همیشه بلد باشه چیزی بگه که.. تو اوج دلتنگی خوشحال شم
تو همونی که صدام کرد.. اسممو به یادم آورد
منو آغوشش گرفت و.. صد دفعه با من زمین خورد
تحمل کردن قشنگه
اگه قرار باشه یه روزی به تو برسم
انتظار آسونه
اگر قرار باشه دوباره تو رو ببینم
زندگی شیرینه
اگه قرار باشه دستاتو تو دستام بگیرم
مشکلات حل میشه
اگه قرار باشه روزی به پات بمیرم
اشکهام به لبخند تبدیل میشه
اگه یه بار ببوسمت
و لبخندهام دوباره به اشک
فقط اگه ببینم خیال رفتن داری
اما بدون دوستت دارم
از پشت این همه فاصله
از پشت این همه حرف
دوستت دارم تا بی نهایت عشقم
زندگی می کنم و برایش دلیل هم دارم
دوست داشتن تــــــــــــــــــــــو …
خدیا او جان من است
جانم را به لبم برسان
چه لذتی از این بالاتر که
اسمت قسم راست یک نفر باشد
خداجوونم دلم گرفته
و مهربانیت از دور چه عجیب نزدیک است
حس میکنم جغرافیا ، دروغ تاریخ است …
اگر که اعتماد تو به دست این و آن کم است
تکیه به شانه ام بده که مثل صخره محکم است
در زلال لطف بیکران تو
می برد مرا به هرکجا که میل اوست
موج دیدگان مهربان تو
زیر بال مرغکان خنده هات
زیر آفتاب داغ بوسه هات
ای زلال پاک
جرعه جرعه میکشم تو را به کام خویش
تا که پر شود تمام جان من ز جان تو
ای همیشه خوب
ای همیشه آشنا
هر طرف که میکنم نگاه
تا همه کرانه های دور
عطر و خنده و ترانه میکندشنا
در میان بازوان تو
ماهی همیشه تشنه ام
ای زلال تابناک
یک نفس اگر مرا به حال خود رها کنی
ماهی تو جان سپرده روی خاک
فریدون مشیری
گفتی دوستت دارم
و من
به خیابان رفتم.
فضای اتاق برای پرواز کافی نبود.
گروس عبدالملکیان
من ...
روز خویش را ...
با آفتاب ِ روی تو ...
کز مشرق ِ خیال دمیده است ،
آغاز می کنم !!
من ...
با تو می نویسم و می خوانم ؛
من ...
با تو راه می روم و حرف می زنم ؛
وز شوق ِ این محال
که دستم به دست توست ،
من
جای راه رفتن ...
پرواز می کنم !!
.
.
.
آن لحظه ها که مات ...
در انزوای خویش
یا در میان جمع ،
خاموش می نشینم ؛
موسیقی نگاه ِ تو را گوش می کنم !
.
.
.
.
گاهی میان مردم . . .
در ازدحام شهر ...
غیر از تو هرچه هست ...
فراموش می کنم ... !!!
فریدون مشیری
کنارم هستی و اما دلم تنگ میشه هر لحظه
خودت میدونی عادت نیست فقط دوست داشتن محضه
کنارم هستی و بازم بهونههامو میگیرم
میگم وای چقد سرده میام دستاتو میگیرم
یه وقت تنها نری جایی که از تنهایی میمیرم
از این جا تا دم در هم بری دلشوره میگیرم
فقط تو فکر این عشقم تو فکر بودن باهم
محاله پیش من باشی برم سرگرم کاری شم
می دونم که یه وقتایی دلت میگیره از کارم
روزایی که حواسم نیست بگم خیلی دوست دارم
تو هم مثل منی انگار از این دلتنگیا داری
تو هم از بس منو میخوای یه جورایی خودآزاری
کنارم هستی و انگار همین نزدیکیاس دریا
مگه موهاتو وا کردی که موجش اومده اینجا
قشنگه ردپای عشق بیا بیچتر زیر برف
اگه حال منو داری میفهمی یعنی چی این حرف
میدونم که یه وقتایی دلت میگیره از کارم
روزایی که حواسم نیست بگم خیلی دوسِت دارم
تو هم مثل منی انگار از این دلتنگیا داری
تو هم از بس منو میخوای یه جورایی خودآزاری
با همهی بی سر و سامانیام
باز به دنبال پریشانیام
طاقت فرسودگیام هیچ نیست
در پی ویران شدنی آنیام
آمدهام بلکه نگاهم کنی
عاشق آن لحظهی طوفانیام
دلخوش گرمای کسی نیستم
آمدهام تا تو بسوزانیام
آمدهام با عطش سالها
تا تو کمی عشق بنوشانیام
ماهی برگشته ز دریا شدم
تا تو بگیری و بمیرانیام
خوبترین حادثه میدانمت
خوبترین حادثه میدانیام؟
حرف بزن ابر مرا باز کن
دیر زمانی است که بارانیام
حرف بزن، حرف بزن، سالهاست
تشنهی یک صحبت طولانیام
ها به کجا میکشیام خوب من؟
ها نکشانی به پشیمانیام!